مقام اول خودکشی در جهان مربوط به این استان است
در ایلام خودکشی چیز عجیبی نیست و شاید به همین دلیل است که به ایلام لقب «پایتخت خودکشی جهان» را دادهاند. پای درد دل مردم ایلام که بنشینید بارها این جمله را خواهید شنید که «استان ما محروم است»، «ما را منزوی کردهاند»، «بیکاری امانمان را بریده»، «آثار جنگ هنوز روی روانمان باقی مانده» و هزاران دلیل دیگر که از نظر خودشان برای پایان دادن به زندگی موجه است.
ناگفته نماند تعصبات قومی هم نقش زیادی در بالا رفتن آمار این پدیده ایفا میکنند. به گفته برخی از شهروندان خودکشی آنقدر در این منطقه شیوع دارد که برای مردم تبدیل به امری عادی شده، قبح آن ریخته و دیگر جزئی از فرهنگ مردم ایلام به حساب میآید تا جایی جوانها که برای کوچکترین علت دست به خودکشی میزنند. برای مثال جوانی از بیکاری، عدم موفقیت در ازدواج با دختر مورد علاقهاش، میزان بالای شیوع افسردگی در میان مردم یا در برخی موارد برای جلب توجه خانواده به این کار دست میزنند.
پایان جنگ، شروع خودکشیها در ایلام
طبق پژوهشهای انجام شده، به برکت شهرنشینی، میزان باسوادی زنان افزایش یافته و همچنین استفاده از منابع اطلاعرسان، زنان را نسبت به حقوق خود، نسبت به شرایط زندگی در مناطق برخوردارتر و نسبت به وظایف مردان در مقابل زنان آگاهتر کرده است. اما این آگاهی با موانع سنتی روبهرو و تبدیل به تنش شده که از پیامدهای آن طی دو دهه اخیر میتوان به افزایش نزاع، خشونت خانوادگی، طلاق و خودکشی اشاره کرد.
استان ایلام به محض پایان یافتن جنگ سریعا با معضل خودکشی روبهرو شد. این استعداد و تمایل، درست بعد از دوره جنگ به یکباره فعالیت پیدا کرد تا جایی که همگی از روند خودکشی نگران شدند و استانداری وقت از اساتید دانشگاه تهران درخواست کرد پژوهشی درباره علل افزایش خودکشی در ایلام انجام دهند. بر این اساس نخستین تحقیق درباره خودکشی در استان در سال 1372 انجام شد. بر اساس نتایج این تحقیق، نزدیک به 80 درصد خودکشیها در اوایل دهه 70 متعلق به زنان بود و معمولا زنان جوان بر اثر تضادهای خانوادگی، اقدام به خودکشی میکردند و خودکشیها اساسا با استفاده از روش خودسوزی صورت میگرفت که میزان موفقیت در آن بسیار بالا بود.
به لحاظ سنی، سنین 15 تا 34 سال بیش از 80 درصد خودکشیها را به خود اختصاص داده بود که بر این اساس نوجوانان و جوانان گروه پرخطر را تشکیل میدادند. البته در بعضی سالها میانگین سنی اندکی تغییر میکند اما در طول این سه دهه همین گروه سنی در مجموع بالاترین میزان خودکشی را داشتهاند. به لحاظ الگوی سنی، خودکشی در استان ایلام روند تقریبا ثابتی را طی کرده است اما به لحاظ جنسیتی امروزه خودکشی آقایان افزایش پیدا کرده و در مقابل، خودکشی زنان کاهش یافته است به طوری که امروزه 46 درصد اقدامها توسط آقایان و 54 درصدشان توسط خانمها صورت میگیرد.
خودسوزی، روشی که تا چند سال پیش متداولترین شیوه برای پایان دادن به زندگی به ویژه برای زنان بود حالا جایش را به خوردن قرص برنج یا نوشیدن دوغاب (مخلوط گچ و آب) داده است اما همچنان در این استان خودسوزی هم رواج دارد. متاسفانه این استان از نداشتن امکانات پزشکی و آزمایشگاههای تشخیص سم رنج میبرد. بنابراین روزانه چندین نفر به دلیل نبود امکانات جان خود را از دست میدهند.
ایلام، رتبه نخست خودکشی در جهان
بر اساس آمار ارائه شده به نقل از ایلنا، ایلام رتبه اول خودکشی و خودسوزی در جهان را از آن خود کرده و به گفته نماینده ایلام در شورای عالی استانها دلیل اصلی خودکشیها در ایلام فقر است که در حال حاضر هم هیچ فکر و راهحلی برای برونرفت از وضعیت کنونی ارائه نمیشود. حمدالله بیگی همچنین با انتقاد از بیتوجهی مسوولان به این نکته اشاره میکند که راهحل همه مشکلات نظارت صحیح است نه نظارت صوری و ناسالم. او خطاب به مسوولان میگوید شاید تحریم و سوءمدیریت و عدم نظارت بیتاثیر باشد ولی مرفهین بیدرد و کاخنشینان بدانید و کمی شیشه دودیهای ماشینهای آخرین سیستم و ضدگلولههایتان را پایین بیاورید و ببینید در اطرافتان چه میگذرد. مردمان کمر خم شده، رنجیده و تحت امرتان کارت یارانهای و صدقهای خود را به ضمانت نان خشک در گرو نانواییها قرار میدهند. چرا به خودتان نمیآیید و دنبال چارهاندیشی نیستید؟
او در ادامه اظهارات منتقدانهاش به این نکته اشاره کرد که این استان روی گنج نشسته ولی حاصلی که میبرد فقط رنج است. فقر و بیکاری در اینجا بیداد میکند. قلم از وصف مشکلات ناتوان و زبان قاصر است. این استان عابربانک پایتخت است، رتبه اول خودکشی در جهان است، مقام دوم نفت و گاز کشور با یک درصد جمعیت در ایران را دارد. متاسفانه درآمد نفت و گازش هزینه زیباسازی و اشتغال شهرهای بزرگ میشود و سهم مردمش از این نفت و گاز تنها فقر و حسرت است؛ استانی که مساحتش از کشورهای بحرین و قطر بیشتر ولی نفت و گازش با آنها برابری میکند. مردمش برای یک مشکل پزشکی ساده راهی شهرهای دیگر میشوند. غنی از گیاهان دارویی است اما این استان از نظر تمام شاخصهای توسعه در آخر جدول از نظر بیکاری و فقر قرار دارد. استانی که هشت سال جنگ فرصت سرمایهگذاری با دلار هفت تومانی را از او گرفت. این استان که دارای 430 کیلومتر مرز مشترک با کشور عراق است اما با وفاداری مردمش به این نظام امنترین مرز کشور است. مرزداری که بیمزد است. استانی که در زمان جنگ فدا شد، در زمان صلح حکایتش مثل مرغی است که هم در عزا و هم در شادی قربانی میشود. این استان در انتظار یک کیلومتر جاده مناسب است. استانی که روزگارش را در زندان محرومیت سپری میکند و بدنش ترکش خورده زمان جنگ است. صدای انفجار و خمپارهها مردمانش را دچار بیماری عصبی و روانی کرده و بینصیب از مزایای جانبازی است. میطلبد دولت با رعایت انصاف مردمان زمان جنگ را تحت پوشش مستمریبگیری جانبازان قرار دهد و همه مردمان آن زمان جانباز محسوب شوند.
مشکلات ایلام به چشم کسی نمیآید
مشکلات و سختیهای مردمان ایلام کم نیست؛ هجوم ریزگردها در این مناطق تنفس را برایشان سخت کرده و فریاد گلوهای خاک گرفته آنان به گوش مسوولان نمیرسد. در ماههای اخیر حصر در خوزستان شکست و ستاد بحران تشکیل شد و به فوریت اعتباراتی برای استان تخصیص داده شد و آن گاه مردمان ایلام بر آن باور شدند که در تهران صدایی ندارند و قیمتگذاری این خاموشی مرگبار در ایلام برای مسوولان در مرکز به حساب نیامد.
راههای مواصلاتی که در زمان جنگ در این استان و شهرستانهایش به علت وجود راههای نامناسب هنوز به اتمام نرسیده است. دو راهی ملکشاهی – میشخوار از جادههای مواصلاتی ایلام، به قتلگاهی خاموش تبدیل شده است و روزانه از مردم بیگناه قربانی میگیرد. مسوولان راهوشهرسازی نسبت به این جاده یا در خوابند یا خود را به خواب زدهاند. جاده 25 کیلومتری از اوایل انقلاب تاکنون هنوز فرعی است. جادهای که به اندازه کیلومترش در زمان جنگ و بعد از آن مردمانش خون دادهاند. آیا 25 کیلومتر راه نیاز به این همه زمان برای ملی شدن دارد. خسارت پرداخت حق بیمه بیشتر از راهسازی هزینه دربر داشته است. البته تمامی استان در زمینه راه مشکل دارد.
از دیگر مشکلات این استان آب شرب است. تنها شهرستانی در کشور که با داشتن سد بزرگ چمگردلان و رودخانه دائمی از نعمت آب شرب محروم است و مردمانش مجبورند جهت تامین آب شرب به چشمه قدیمی ملکشاهی روی آورند. مردم این شهرستان ضمن گلهمندی از مسوولان و طرح این سوال که چرا با داشتن رودخانه و سد از نعمت آب شرب باکیفیت محرومند که از لحاظ موقعیت جغرافیایی در حوزه استحفاظی این شهرستان قرار دارند، مردم از آب شرب محروم هستند و این مساله باعث رواج بیماری کلیوی در شهرستان ملکشاهی شده است.
ایوان و درهشهر بالاترین آمار خودکشی را دارند
رتبه اول خودکشی و خودسوزی در ایلام باعث شد تا طرح پژوهشی «مکانیابی خودکشی در استان ایلام» در سالهای اخیر اجرا شود. هدف طرح این بود که با استفاده از اطلاعات خودکشیکنندگان از قبیل سن، جنس، میزان تحصیلات، وضعیت تاهل، وضعیت اشتغال، وسیله مورد استفاده، نتیجه اقدام، محل سکونت، فصل، ماه و روز خودکشی، وضعیت دقیق خودکشی در استان ایلام در سطوح مختلف در قالب نقشه نشان داده شود.
بر اساس نتایج حاصل از اجرای این طرح، بالاترین میزان خودکشی در شهرستانهای ایوان و درهشهر و پایینترین میزان هم در دهلران و مهران دیده شد. به گفته علی موسینژاد، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی ایلام که از مجریان این طرح است، میانگین سن اقدام به خودکشی در استان، 25 سال است که البته در شهرستانهای ایلام، ایوان و آبدانان، میانگین سنی جوانتر است. میانگین تحصیلات اقدامکنندگان هم افزایش یافته تا جایی که حتی دارندگان مدارک کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و حتی پزشکی هم سهم عمدهای از اقدامها را به خود اختصاص میدهند.
در آخر لازم به ذکر است تا برای چندمینبار بیان شود که مردم این استان با کمترین امکانات زندگی میکنند. این مردم برای تفریح نه پارک درستی دارند نه سینما که کمی از وقتشان را پر کند. فقر، بیکاری و نبود امکانات و سنتهای قدیمی دست و پاگیر راهی جز افسردگی برای مردم باقی نمیگذارد. وقتی کسی خودش را کشت انگار نه انگار که وجود دارد. هیچ نشانهای از آن باقی نمیماند و کسی هم حق ندارد از آنها حرفی بزند. ایلام شهر خوش آب و هوایی که با درختهای متراکم بلوط و کوههای سر به فلک کشیدهاش میتواند هوش را از سر هر کسی ببرد، آنقدر داستانهای غمانگیز در دلش پنهان کرده است که سخت باور میکنید در میان این همه رنج روزهای خوشی هم داشته است. با یک گشت و گذار کوتاه در شهر متوجه میشوید این شهر را غبار افسرگی گرفته و جوانان را در حال خنده و شوخی نمیبینید. برای ایلام باید فکری کرد، باید راهی را جلو پای آنها گذاشت نه اینکه با سکوت، پنهان کردن و امنیتی نشان دادن موضوع آمارهای مرگ و میر در افزایش آن نقش داشت.